فارسی English
پربازدید ترین ها
 
13 visitors online
بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 96
بازدید کل : 299594
کاربران آنلاین : 13
بیوگرافی
نه به سان اين خلدون برآنم كه شرحي دورو دراز از حالات خويش نگارم ، و نه در آن مقاماتم كه مانندرومن رولان 
بيوگرافي مفصلي براي نمايش زواياي تلخ و تار حيات فراهم آورم . 
قلم حالي است ، تادر توصيف روزگاري كه بر من گذشت سخن ساز كنم و به زبان قال ازعنفوان جواني حديثي ترانه پرداز كنم .
مختصر آنكه تا در آمدم در دايره عدم با ديده تسليم ،تغني و تفاعل كنم ،به حكم اجبار امر به خلق شد و نگران به دروازه وجود رانده شدم و ديگر روز در دامنه سهند سرافراز چشم گشوده سر در گريبان و گريان و دادخواه ، از جهان اثير و روح به دنياي اجسام براي گذراندن حياتي فاني به دامان عجوزه ای میلیاردها ساله  كه سنی ديرين و دامني در پارين دارد معلق شدم . في الحال كه كيفيت زمان جستم ارباب جهاندار رقم 1330 همجري شمسي را فرايادم دادند و اولين تجربت زيست را با سوز سرماي دي آموختم . سيلي سرماي جدي برصورتم نواخت تا بيدار شوم نواي اذان نامگذاري ابوالفضل را نیوشیده وبر گوش جان بسپارم . 
پنج ساله بودم كه تحويل استاد مكتبم دادند و در پايين ترين جايگاه نشاندند . هر روز يك رديف بالاتر نشستم و قرآن ، نصاب  الصبيان و گلستان و ابواب الجنان و ديگر مسائل رايج را آموختم .
اما  تقدير الهی به دبيرستانم كشاند و با امتحان ششم ابتدائي آن زمان نيمكتي را در دبيرستان شبلي بستان آباد به عاريتم دادند. دوره دوم دبيرستان را در مدرسه ثقة الاسلام (آن شهيد بزرگوار مشروطه) تبريز برحسب اجبار در رشته طبيعي ثبت نام كردم . در امتحان نهائي ديپلم رتبه اول آذربایجان نصيبم شد . وسوسه رفتن آن ور آبها و ادامه تحصيل درون كشور چندي بر روح و روان نوجواني ام تاخت و تاز كرد ،تا سرانجام دانشگاه تهران گوشه اي از كلاس پزشكي را با وام شرافتي ، اجاره به شرط بدون تمليكم داد. 
با مشغوليتي به عنوان دبير دبيرستانهاي تهران و در راهي با هدف پزشكي هفت و نيم سال عمرم را سپري كردم . فراغت از تحصيل همزمان با اوج نارضايتي مردم و شروع انقلاب بود . يكسال سربازي گذراندم .تا سال 61 به دلايل گوناگون به عنوان پزشك عمومي كار كردم وليكن فكر تخصص هيچوقت امانم نداد كه در گوشه اي دل ببندم و تعلقي فراهم آورم. سرانجام شرايط مناسب گشت و در امتحان ورودي تخصص جراحی در دانشگاه شهيد بهشتي و وزارت بهداري آن زمان پذيرفته شدم و دستياري جراحي را در شهداي تجريش در خدمت استاد علم و اخلاق و انسانيت جناب آقاي دكتر دهقان شروع كردم . در اين ايام دانشجويان علوم تندرستي سابق كه هر كدام در شهري مدير كلي بودند ،با جلب نظر صاحبان تصميم آن زمان دوره دكتري را شروع كرده بودند. اما در بخش آنچنان مورد توجه نبودند . با روحيات و عشق آموزگاري كه داشتم  تدريس تئوری وباليني بر اين جوانان را شروع كردم بطوري كه رئيس وقت دانشكده پيراپزشكي كه خود مرد دانشمندي بود با حكمي انشائي مسئوليت آموزش آنها را بر عهده ام گذاشت .
حضور جناب آقاي دكتر گوشه در بيمارستان شهدا و برخوردهاي علمي و آموزشي ايشان جرقه اي در زندگي جراحي ام انداخت و با شعله ترميمي تمام وجودم را بسوزاند . عليرغم مخالفت هاي بعضي اساتيد ، وليكن با تشويق استادم جناب آقاي دكتر دهقان هر لحظه از وجود دكتر گوشه بهره ها بردم . اواسط دوره جراحي ام بود كه با تغيير و تحول در وزارتخانه جناب آقاي دكتر كلانتر به جمع اساتيدم پيوست . جراحي عروق كه از نواقص بيمارستان شهدا بود با حضور ايشان تكميل گشت و من با انرژي جواني و حضور علاقمند سه استاد توانمند و عاشق آموزش همچون تشنه اي بودم كه دردرياي خروشان از آب گواراي علم و هنر  شناور بوده و شب ها و روزهايم را در اين بيمارستان سپري مي كردم.
كمبود كتاب ، علاقه دانشجويان و بیماری قلم ،وادارم كرد كه ترجمه كتاب شوارتز را همان زمان شروع كنم . اما چون گمنام بودم و چندان علاقه اي هم به مقدمه و موخره نوشتن ديگران نداشتم ، بقول زنده ياد جلال آل احمد نمي خواستم خود را مديون مادام العمر چند سطر نوشته ها سازم، ناشرين حاضر به چاپ نشدند .تصميم گرفتم خودم به چاپ رسانم كه بعد از كلي دوندگي آن زمان كه مجوزكاغذ چاپ کتاب های پزشکی را وزارت بهداشت و درمان مي داد جواب نه را شنيدم. آستين ها را بالا زدم و قرض گرفته و با كاغذ بازار سياه اولين چاپ گوارش را به پايان رساندم . در اندک  زمان كتاب ناياب شد و ناشرين براي چاپ اعلان آمادگي كردند و من چاپ هاي بعدي و کتاب های  دیگر را به جهاد دانشگاهي و بدون چشم داشت مادي سپردم. 
عقربه زمان با اعلان اسفند 1365 فراغت از تخصص را در گوشم زمزمه كرد . با وجود آنكه رتبه اول رشته جراحي را كسب كرده بودم امتيازي از اين بابت هم نصيبم نشد و عازم گذراندن تعهد خويش در اهواز شدم . اين شهر را قبل از انقلاب بارها ديده بودم و در دوران رزيدنتي همراه تيم اضطراري بارها و بارها بصورت ترانزيت شبي يا روزي در آن بیتوته كرده بودم . مردمي خونگرم و مهمان نواز و نيازمند جراح .آموزشي كه از سه استاد گرانقدر : آقايان دكتر دهقان  و دكتر كلانتر معتمدي در عروق و تروما ودكتر گوشه در ترميمي ديده بودم مرا در كوره زندگي جراحي آبديده كرده بود ، بيمارستان سوختگي و ترميمي طالقاني را تحويل گرفتم و در سه بيمارستان ديگر هم به آموزش دانشجو و رزيدنت پرداختم. اما مشكلي ناخواسته پيش آمد كه ادامه خدمت ناممكن شد و با خريد تعهد خدمت راهي تهران شدم به آنجا برگشتم گه آموزش دیده بودم تا آموزش دهم .بقول مولوي 
هر كسي كو دور ماند از اصل خویش        باز جويد روزگار وصل خويش
 
به دانشگاه شهيد بهشتي ،با عنوان معلمي كوچك در كنار اساتيد بزرگ وارد شدم . بيمارستان شهدا خيل عظيم بيماران تروما و تصادفات ، وجود جوانان جوياي علم وهنر جراحي ،زهر خستگي جسماني را به حلاوت روح و روان مبدل مي ساخت . پيوند اندام هاي قطع شده كه گاهي بيش از ده ساعت طول مي كشيد ، بعد از ديدن نتيجه مثبت آنچنان آرامشي بر من مي داد  و مي دهد كه تمام خستگي ها فراموش مي گرديد . اكنون آمار اين عمل ها كه در اين بيمارستان رايج شده با آمارهاي جهاني مطابقت مي كند. 
دوره فلوشيپ جراحي عروق و تروما به همت استاد كلانتر معتمدي در بيمارستان شهدا راه اندازي شد و من كه هميشه خود را دانشجو مي دانم اين دوره را شروع كردم و سال 70 دوره فلوشيپ جراحي عروق و تروما را به پايان رساندم تا بتوانم با توانمندي بيشتر در خدمت هم ميهنان عزيز باشم. .
و اكنون در بيمارستان شهدا گروهي از هيئت علمي جراحي فعاليت دارد كه حالت يك روح در چند بدن را دارد و من عضو كوچكي از اين خانواده هستم و آموزشي در اين بخش حاكم است كه نتيجه آن در امتحانات بورد چند ین سال گذشته جامعه ایران مشهود  است. و هریک از این دانش آموختگان جراحی در دانشگاهی از کشور مشغول آموزش دادن ودرمان هستند. اگرچه چین های  صورت ونقره فام گشتن مو ها  نشان از گذشت عمررا دارد  ، هنوز  در دل عشوه  جراحی می خریم و روزگار را  با جراحی های کوچک و بزرگ  و سر و کله زدن ها با جوانان  جویای نام میگذرانیم  واگر  تمایلی  به اگاهی از  انواع عمل های  من داشته باشید به  بخش گستره  کاری   در همین سایت  سر بزنید
 
 روزگا رتان خوش باد
 
 
 
صفحه اصلی | درباره من | آثار و سخنرانی ها | گستره کاری | تكنيك هاي جراحي | گالری عکس | پژوهش | پرسش و پاسخ | نقد روزگار
  
تمامی حقوق مادی و معنوی وب سایت محفوظ می باشد .

طراحی سایت